از بیرون همه چیز روبراه است
اما هرنفس درد است که میکشی!
معنی حسرت رو توی هیچ کاغذی نمیشه نوشت...
روی هیچ
صفحه ی سفیدی نمیشه تایپ کرد...
با هیچ
زبونی نمیشه توضیح داد....
حسرت خلاصه میشه تو همین فاصله ی من و تو
پدر....
خوابم نمی برد
بغض
روی ثانیه هایم راه می رود
دوباره تو را کم آورده ام
تو را
و عطر صبوری هایت را
کودکانه در آغوشم بگیر
به یادروزهای دوران طفولیت
که بهانه گریه ام گرسنگی بود
میخواهم به جایش برای دلتنگی ام گریه کنم
----------------------------------
ای کاش میدانستی چه غم بزرگی در دلم سنگینی میکند گویی وزنش همانند یک هندوانه بزرگ است که به دستان کوچک یک کودک دهی!!
اما دلم مقاوم است....دیگر یاد گرفته که مقاوم باشد و صبور...در مقابل همه ی آنچه که به نظرش زشت و ناپسند می آید....در مقابل همه ی بدی هایت....همه اذیت هایت....
من صبورم......خدایا کمکم کن خسته شدم....
----------------------------------
فِڪــرِ تــو را פَــتـــے בَر میـــآטּ
פֿَـــنـבه هــآیَـــم نمـــیتوانــم پِنهــــآטּ ڪُنَـــم
هَــر چِقَـــבر ڪــہ میـــפֿَــنـבَم بــآز غَـــمِ نَـــبـوבَטּ تــو
פֿُــوבنمـــآیــــے میــڪـنـב …
نظرات شما عزیزان: